23

مرد به زن گفت : تو جسم منو ارضاء کن و من احساس تو رو .

و زن قبول کرد . . . 

مدت هاست که زن منتظر است.

شاید مرد احساس زن را گم کرده ؟!!

نو رسیده

قدم نو رسیده مبارک دفترچه ی مجازی من .

از این به بعد شیدا هم با "من" می نویسد .

وقتی به خودم آمدم دیدم گل هم مرا می فهمید ، من ندیدمش ، روزی حسش کردم  که گلبرگهایش روی ساقه اش خم شده بود وای بر من چه کنم  وای بر من وای بر من ...............  

22

برای دلم حرمسرایی بر پا کردم !

هر چقدر تلاش کنی تنها نخواهی بود .

پس سعی کن سوگلی باشی ، حتی برای چند ثانیه .

21

 دانته : کمدی الهی _ دوزخ _ سرود پنجم _ شهوت پرستان .....

پاسدار این طبقه مینوس است ... مینوسی که حاصل آمیختگی وهمخوابگی زئوس و اروپا دختر پادشاه فینیقیه  است.

مکانی محروم از هر گونه فروغ مانند دریایی طوفانی .

نه امید آرامشی ...

 در این طبقه ملکه ها و شوالیه های بزرگی هستند که دانته نام برده است.

 همچون سمیرامیس (ملکه ی آشور)

 و دیدونه (ملکه ی کارتاژ ، کسی که بر بالای جسد همسرش سوگند خورد که هرگز با مرد دیگری زناشویی نکند  و زمانی که عشق دیگری در وجود او رخنه کرد برای رهایی از شکستن سوگند ، خود را آتش سوزاند و به خاطر عشق ، او در زمره ی گناهکاران به خودکشی قرار نگرفت )

و کلئوپاترا (ملکه ی مصر ، زنی زیبا و معشوقه ی ژول سزار و بعدها معشوقه ی انتونیوس. به خاطر او جنگ های بزرگی روی داد که باعث خود کشی او شد)

 و النا (ملکه ی اسپارت . در غیاب همسر خود با پاریس که از همسرش زیبا تر بود فرار کرد و باعث جنگ های ترویا شد)

وفرانچسکا (به خاطر مسائل سیاسی با جووانی ازدواج کرد اما بعدها با وجود دو فرزند با دیدن برادر شوهر خود عاشق او شد و رابطه ی عاشقانه ی آن ها سال ها به طول انجامید. تا زمانی که جووانی ان دو را در بستر و در آغوش یکدیگر یافت و سر از تن آن دو جدا کرد)

دانته می گوید اکثر این ها به جرم زنا در این طبقه هستند اما بخاطر اینکه این زنا از روی عشقبوده خداوند درمجازات آنان تخفیف قائل می شود.... اما آنان مسیحی اند و ما مسلمان .

ای کاش در آئین اسلام هم از عشق بازی با معشوق این گونه یاد می شد ....

+فرانچسکا : دردی بزرگتر از یاد روزگار خوشی در دوران تیره روزی نیست.