شاید بدون تو بمیرم
اما
به دست تو مردن دردناک تر است .
سلام تو!شعر:ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامدکاین مدعیان در طلبش بی خبرانند آن را که خبر شد خبری باز نیامد...عاشق واقعی به دست یار مردن رو هم شیرین می بینه...(البته نظر شخصیمه!)موفق باشی...Black13
عشق همه جا یک رنگ نیس حتی همین یک اسم رو هم نداره
واقعا !بدست تو مردن طعم سگ میده ...طعم خفت و رنج و ..(این چی بود نوشتی ؟؟؟ منو یاد ...... )
اوهوم
چقدر دردناک تر است؟!!!حتی بدتر از در خود مردن
دقیقا رفیق
تو دستاش مردن چی؟؟(که تکیش میدی به دیوار.از ده تا زاویه دیدش میزنی.بهش مینازی)دوچرختو میگم.
توو دستاش مردن . . . . توو دستاش بودن خود مردن . . . خود خود مستی بی نهایته . . . چشمام از حرارتش می سوزه . . . یادم نیار لعنتی ........... اه .................
...فردا یا من تو را می کشم یا تو چاقو را در آب خواهی شست...
عالی بود میثم عزیز
قاتل دوست داشتنی...
همین طوره
مقتول عاشق
سعی ن همه چیزو خودت بنویسی. گاهی عالی می نویسی. مثه الان!
دلتنگه نوشته هاتم . میام پیشت
شاید دردناکتر باشه. اما دردناکترش بهتره....
چقدر آروم و خوب بود این نوشته .. مرسی
به دستنوشته های شما نمی رسه دوست عزیز .
اصلا بی بهشت!بهشت ارزونی دیگرون.(برای من)
............. ممنون
یبار شکستمش.اونم نصف شب بود...شمال بودم.به غلط کردن افتاده بودم.
چه جوری ؟
سلام تو!
شعر:
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
کاین مدعیان در طلبش بی خبرانند
آن را که خبر شد خبری باز نیامد...
عاشق واقعی به دست یار مردن رو هم شیرین می بینه...
(البته نظر شخصیمه!)
موفق باشی...
Black13
عشق همه جا یک رنگ نیس حتی همین یک اسم رو هم نداره
واقعا !
بدست تو مردن طعم سگ میده ...
طعم خفت و رنج و ..
(این چی بود نوشتی ؟؟؟ منو یاد ...... )
اوهوم
چقدر دردناک تر است؟!!!
حتی بدتر از در خود مردن
دقیقا رفیق
تو دستاش مردن چی؟؟
(که تکیش میدی به دیوار.از ده تا زاویه دیدش میزنی.بهش مینازی)دوچرختو میگم.
توو دستاش مردن . . . . توو دستاش بودن خود مردن . . . خود خود مستی بی نهایته . . . چشمام از حرارتش می سوزه . . . یادم نیار لعنتی ........... اه .................
...فردا یا من تو را می کشم
یا تو چاقو را در آب خواهی شست...
عالی بود میثم عزیز
قاتل دوست داشتنی...
همین طوره
مقتول عاشق
سعی ن همه چیزو خودت بنویسی. گاهی عالی می نویسی. مثه الان!
دلتنگه نوشته هاتم . میام پیشت
شاید دردناکتر باشه. اما دردناکترش بهتره....
چقدر آروم و خوب بود این نوشته .. مرسی
به دستنوشته های شما نمی رسه دوست عزیز .
اصلا بی بهشت!بهشت ارزونی دیگرون.(برای من)
............. ممنون
یبار شکستمش.اونم نصف شب بود...شمال بودم.به غلط کردن افتاده بودم.
چه جوری ؟