وقتی به خودم آمدم دیدم گل هم مرا می فهمید ، من ندیدمش ، روزی حسش کردم  که گلبرگهایش روی ساقه اش خم شده بود وای بر من چه کنم  وای بر من وای بر من ...............  

نظرات 1 + ارسال نظر
آقای م یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:02 ب.ظ http://www.shookoolat.blogsy.com

سلام

مرا شکستنی بزرگ در راه است

به اسم ترک تنهایی

مرا این روبرو چشمهایی هست

به نام یک هورایی

بنویس واسه هر کی که دوست داری یا شاید حتی برای کسی که دوستش نداری این فقط یه راه واسه آروم شدن این خو زندگی نیست.

کاش حرفها نوشتن را می فهمید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد