34

مرا بیدار نکنید . 

 آرامشم را بر هم نزنید .

بگذارید غرق در این رویای شیرین بمانم .

ترسم  از آن است که چشم باز کنم .

 این دنیا و هر آنچه در آن است کابوس است ...

من تو را در خواب و رویا یافتم ...

33

"هیچ چیز" نبود و "همه چیز" بود .

کدام یک را باور کنم ؟!!

32

به قاصدک های این دورو زمونه نمی شه اعتماد کرد... 

خیالم از تو راحته ...  حتی اگه نگم ، می شنوی .... 

من به قاصدک شک دارم !!!

31

زین پس باید کوتاه شود ، دست آن دلی که بخواهد رو شود !

۳۰

بس است است هر چه روبروی آئینه ایستادی و خود را ستایش کردی!

قدری هم بیا پشت پنجره تا بشنوی چه حرف ها در وصف تو دارم .